بعضی وقتها اینقدردلم میگیره که حتی بغض وگریه های شبونه هم دردی ازم دوا نمیکنه
همش دنبال یه هم صحبت میگردم تا بتونم تنهاییم ودرکنار اون سرکنم
خوب که اطرافم ونگاه میکنم میبینم اطرافم پرازآشنا ودوسته
ولی هیچ کدوم نمیتونن به درد دلای من گوش بدن
ودردی ازمن دوا کنن
سردرگم وحیرون به دنبال راه حل میگردم
یه وقت به خودم میام میبینم دارم بایکی حرف میزنم وگریه میکنم
حس میکنم کسی روی سرم دست میکشه ومیگه :
غصه نخور همه چیز درست میشه بنده دلشکسته من
شاید همه اینا خیال باشه ولی بعضی وقتا واقعا میشه حضور خداروکنارخودمون حس کرد
سلام متن قشنگی بود ممنونم
منتظر من های زیبای شما هستم
شاد و خوشبخت باشید