-
اگرنمیتوانی
12 آبان 1393 23:04
اگرنمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی بوته ای در دامنه ای باش ولی بهترین بوته ای باش که در کناره راه می روید (( اگر نمی توانی درخت باشی ،بوته باش )) اگر نمی توانی بوته ای باشی، علف کوچکی باش و چشم انداز کنار شاهراهی را شادمانه تر کن اگر نمی توانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش -ولی بازیگوش ترین ماهی دریاچه! همه ی ما...
-
خاطرات کودکی
12 آبان 1393 22:56
خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن مانا ترند درسهای سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پند آموز روباه وکلاغ روبه مکارو دزد دشت وباغ روز مهمانی کوکب خانم است سفره پر از بوی نان گندم است کاکلی گنجشککی با هوش بود فیل نادانی برایش موش بود با وجود سوز وسرمای شدید ریز علی پیراهن از تن میدرید تا درون نیمکت جا...
-
میلاد کریم اهل بیت مبارک
2 مرداد 1392 02:36
گفت خالق فتبارک بخود از خلقت او رمضان آمد و دارم خبرى بهتر از این مژده اى دیگر و لطف دگرى بهتر از این گر چه باشد سپر آتش دوزخ ، صومم لیک با اینهمه دارم سپرى بهتر از این شب قدر رمضان ، گر چه بسى پر قدر است دارد این مه ، شب قدر و سحرى بهتر از این مولد لولو پاک مرج البحرین است نیست در رشته خلقت گهرى بهتر از این مادرش...
-
رسم دنیا
27 فروردین 1392 23:27
هر وقت کسی به دنیا میاد گریه میکنه پیش خودم میگم آیا میدونه قراره توچجور دنیایی زندگی کنه که این طور اشک میرزه بعد به خودم میگم اگرم بدونه هرچی بزرگتر بشه همه چیز یادش میره واونم یکی میشه مثل بقیه آدما ((این رسم دنیاست)) وبازوقتی کسی از دنیا میره همه خانواده ودوستانش ناراحت میشن وگریه میکنن پیش خودم میگم آیا اونا برای...
-
شیخ صنعان
21 فروردین 1392 21:42
شیخ صنعان پیر عهد خویش بود در کمال از هر چه گویم بیش بود شیخ بود او در حرم پنجاه سال با مریدی چارصد صاحب کمال هم عمل هم علم با هم یار داشت هم عیان هم کشف هم اسرار داشت خود صلوه و صوم بی حد داشت او هیچ سنت را فرو نگذاشت او زاهد پیر، چند شب پیاپی در خواب می بیند که از مکه به روم رفته و بر بتی، مدام سجده می کند. پس از...
-
بعضی وقتها!!
21 فروردین 1392 21:32
بعضی وقتها اینقدردلم میگیره که حتی بغض وگریه های شبونه هم دردی ازم دوا نمیکنه همش دنبال یه هم صحبت میگردم تا بتونم تنهاییم ودرکنار اون سرکنم خوب که اطرافم ونگاه میکنم میبینم اطرافم پرازآشنا ودوسته ولی هیچ کدوم نمیتونن به درد دلای من گوش بدن ودردی ازمن دوا کنن سردرگم وحیرون به دنبال راه حل میگردم یه وقت به خودم میام...
-
کشتیرانی مگس
15 فروردین 1392 22:16
مگسی بر پرِکاهی نشست که آن پرکاه بر ادرار خری روان بود. مگس مغرورانه بر ادرار خر کشتی میراند و میگفت: من علم دریانوردی و کشتیرانی خواندهام. در این کار بسیار تفکر کردهام. ببینید این دریا و این کشتی را و مرا که چگونه کشتی میرانم. او در ذهن کوچک خود بر سر دریا کشتی میراند آن ادرار، دریای بیساحل به نظرش میآمد و...
-
آوازدهل شنیدن ازدور خوش است
15 فروردین 1392 21:17
زمانی عنوان شده که خبر پیشرفت وتوفیق کسی راباغلو واغراق بیان کنند وعاری ازحقیقت باشد،خاصه ازراه دورودیاریدیگر.که معمولا ازکسانیکه ترک یارودیارنموده وبه سرزمینی دیگررفته اندچنین اخباری چون آوازدهل به گوش می رسدوبسیارشنیده می شود.که رابطه باخبرویاموضوعی مشکوک ویاغیرقابل باور،گویند((باباآوازدهل است.داخلش خودمان راکشته...
-
چرا؟
13 فروردین 1392 02:22
برخی اوقات آدمهایی سر راهمان سبز میشوند که ظاهرشان باباطنشان یکی نیست وما به راحتی گول ظاهرشان را میخوریم وبه راحتی بازیچه قرار میگیریم ووقتی به خود می آییم که کار ازکار گذشته است حسابی درمنجلاب این رابطه گرفتار شده ایم تازه گرفتاریهایمان شروع شده است مدام میگوییم :چرا من؟چرا بهم نارو زد ؟مگه من باهاش چیکار کرده بودم...
-
ابوعلی سینا
10 فروردین 1392 00:14
سلام عزیزان ابو علی سینا از بزرگمردانی است که شهرت جهانی دارد وآثارش مورد توجه همگان واقع شده است ابوعلی حسین بن عبد الله بن سینا در سال 359 - 370 هجری - در روستایی در حوالی بخارا چشم بر جهان گشود . پدرش عبد الله اهل بلخ بود و مادرش ستاره نام داشت ، زنی از اهالی روستای افشنه . عبد الله پدر بو علی دوران جوانی اش را...
-
پادشاه و پسر کوتاه قدش
9 فروردین 1392 23:47
ملک زاده ای را شنیدم که کوتاه بود و حقیر و دیگر برادران بلند و خوب روی باری پدر به کراهت و استحقار درو نظر می کرد پسر به فراست استیصار به جای آورد و گفت ای پدر کوتاه خردمند به که نادان بلند نه هر چه به قامت مهتر به قیمت بهتر الشاة نظیفة والفیل جیفة اقل جبال الارض طور و انه ///// لاعظم عند الله قدر و منزلا آن شنیدی که...
-
ازگرگ شبانی نیاید
9 فروردین 1392 22:52
زمانی مصداق پیدا می کند که به آدمی نااهل وبی صلاحیت برای کاری مردمی مراجعه نمایند.اورا برای حفظ مال وناموس جامعه بگمارند.آدمی که امیدوانتظارکارصواب وصلاح ازاونمی توان داشت.مثل: ازبدان نیکوئی نیاموزی نکند گرگ پوستین دوزی
-
فاطمه جان
9 فروردین 1392 22:45
فاطمه جان! آمدنت را بهخاطر میآورم؛ تو را از بهشت آورده بودند. یادت میآید؟! پدر، چهل روز هجران دید؛ راست میگویم، فاطمه جان! از خلوتِ «حرا» بپرس! و مادر، چقدر رنج کشید از زخمزبانهای زنان قریش و بنیهاشم! و «مریم» آمد؛ و «آسیه» و «ساره» هم بودند؛ و همه اینها فقط بهخاطر تو بود. تو آمدی و تا واپسین روزهای زندگیِ...
-
پری رویاها
9 فروردین 1392 21:44
-
دل نوشته ای به خدا
7 فروردین 1392 13:23
بارالهی به گذشته ام که مینگرم شادیها وغمهائی را میبینم که با آنها آزموده شدم واز خود میپرسم آیا موفق بوده ام وازاین آزمون سربلند بیرون آمده ام وگاه افسوس میخورم که ای کاش بهتر عمل میکردم ای کاش درآن لحظه حضور داشتم ولی بعد باخود میگویم تاکی زندگیم رابا این ای کاشها سپری کنم من کسی را دارم که جبران تمام نداشته ها یم...
-
فریدالدین عطارنیشابوری
28 اسفند 1391 23:53
فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را 513 و بعضی سال ولادتش را 537 هجری.ق، می دانند. او در قریه کدکن یا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر...
-
اینجا آهو سم می اندازد
28 اسفند 1391 22:59
کنایه از صعوبت وسختی کار وحرکت می باشد.به کسی گویند که با ساده اندیشی وظاهرنگری بدون توجه به عمق وماهیت ،کاری را شروع کرده وبامشکل وسختی کار وراه مواجه شده وآه وفغان سردهد. توضیح اینکه: ازابتدای کارآخررانگر.یا،دم شیراست به بازی مگیر.یا باج به شغال نمی دهد.
-
مناجات
28 اسفند 1391 22:55
الهی! کارآن دارد،که باتوکاری دارد. یارآن دارد،که چون تو یاری دارد. اوکه دردوجهان تورادارد،هرگز کی تورابگذارد!عجب آن است که،اوکه تورادارد،ازهمه زارترمی گذارد! اوکه نیافت،به سبب نایافت می زارد. اوکه یافت باری چرامی گذارد؟! دربرآن که چون تویاری باشد،گرناله کند سیاهکاری باشد. ((خواجه عبدالله انصاری))
-
میرزا تقی خان امیرکبیر
21 اسفند 1391 01:25
سلام دوستان عزیزامیر کبیر یکی ازبزرگ مردانی است که خدمات زیادی به فرهنگ وتمدن ایران زمین انجام داده است امیدوارم این بخش مورد توجه واقع بشه منتظر نظرات شما عزیزان هستم . میرزا تقی خان امیرکبیر اهل فراهان است و دست پرورده خاندان قائم مقام فراهانی. فراهان همچون تفرش و آشتیان مجموعاً کانون واحد فرهنگ دیوانی و "اهل...
-
درمدح حضرت رسول
21 اسفند 1391 00:23
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نروید به اعتدال محمد قدر فلک را کمال ومنزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعده دیدار هر کسی به قیامت لیله اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی وعیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصه گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد و آنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد...
-
ای قوم به حج رفته...
21 اسفند 1391 00:16
ای قوم به حج رفته کجایید، کجایید .: :. معشوق همینجاست بیایید، بیایید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار .: :. در بادیه سرگشته شما در چه هوایید گر صورت بی صورت معشوق ببینید .: :. هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید .: :. یکبار ازین خانه برین بام برآیید آن خانه لطیفست، نشانهاش بگفتید .:...
-
اصفهان
14 اسفند 1391 22:54
"به اصفهان رو" به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی ببر از وفا کنار جلفا به گل چهرگان سلام ما را شهر پر شکوه قصر چلستون کن گذر به چارباغش گر شد از کفت یار بی وفا کن کنار پل سراغش بنشین در کریاس یاد شاه عباس بستان از دلبر می بستان پی در پی می از دست وی تا کی تا بتوانی ساعتی در...
-
آب اگردرنمی آد،نون که درمی آد
14 اسفند 1391 21:56
می گفت تو مزدت را بگیر چکارداری که کار دیر تمام میشه یا زود،فایده دارد یا ندارد.آنجا که وجدان کاری حاکم نباشد وکسی مسئولیّتی احساس نکند.منسوب به حاج میرزا آغاسی وزیر محمد شاه قاجار می باشد او که به حفر چاه وقنات علاقه ای وافر داشت هرروز صبح به مقنّی ها سرمی زد وکارهاراسرکشی می کرد.درمحلّ قناتی،برای دومّین بار مقنّی...
-
آب آبادانی آست :
11 اسفند 1391 23:00
اشاره براهمیت وحیاتی بودن آب یکی از عناصر ((عنصرهای))چهارگانه حیات وتوصیه برای آلوده نکردن وپاک ومنزّه نگهداشتن،آبهاازسرچشمه هاتاشرب ونوش است.آب وخاک،بادوآتش درقدیم به عنوان((عناصر اربعهءحیات))مورداحترام بوده است وبرای بعضی فرشته ای هم قائل بوده اند. (( وَمِنَ اَلماعِ کُلّ شیءِحَیّ))
-
از ازل تا به ابد پرسشِ آدم این است دست بر میوه ی حَـــوّا بزنم یا
9 اسفند 1391 00:26
-
خاک شو تا گل برآید رنگ رنگ
9 اسفند 1391 00:24
سالها تو سنگ بودی دلخراش آزمون را یک زمانی خاک باش در بهاران کی شود سرسبز سنگ خاک شوتاگل برآیدرنگ رنگ مولوی
-
گفتگو با خدا Interview with god
9 اسفند 1391 00:09
Interview with god گفتگو با خدا I dreamed I had an Interview with god خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم. So you would like to Interview me? "God asked." خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟ If you have the time "I said" گفتم : اگر وقت داشته باشید. God smiled خدا لبخند زد My time is eternity...
-
عشق
8 اسفند 1391 23:55
مجنون شتر تازه زائیده ای را سوار شد تا به خانه معشوقش برود ،در میانه راه فکر لیلی ذهنش را درگیر کرد واز حیوان غافل شد ومهار شتر از دستش رها شد وحیوان به عشق فرزندش به سمت خانه بازگشت،مجنون تا به خود آمد خود را در طویله یافت،ومجنون به جای این که به منزل لیلی برسد در طویله بود. دوباره حیوان را به سمت منزل لیلی حرکت داد...